به گزارش مشرق، این روزها در رسانهها و محافل سیاسی ترکیه، همه از سوریه حرف میزنند. چرا؟ به این دلیل که موضوع تنشهای ملی گارایان ترک با میلیونها آواره و پناهجوی سوری، به یک معضل امنیتی و اجتماعی تبدیل شده و دولت اردوغان نیز، به دنبال آن است که پس از سالها رویکرد خصمانه در مقابل سوریه، حالا یک بار دیگر با دمشق رابطه دیپلماتیک و رسمی برقرار کند.
احمد داود اوغلو نخست وزیر اسبق ترکیه و رهبر حزب آینده که به عنوان مقصر اصلی اقدامات ترکیه در سوریه معرفی شده، جدیداً در یک مصاحبه گفته است: «تمام آن تصمیمات و اقدامات در دست من نبود. عبدالله گل رئیس جمهور، اردوغان نخست وزیر، هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت، وزیر دفاع و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نیز نقش داشتند و جمله مشهور "می خواهم در مسجد اموی دمشق نمازم را اقامه کنم"، مال من نیست. این جمله به خود اردوغان تعلق دارد».
بسیاری از تحلیلگران ترکیه، معتقدند که عادی شدن رابطه سیاسی این کشور با سوریه، موضوعی است که با دیگر پروندههای عقبگرد اردوغان همچون مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، یونان و رژیم صهیونیستی کاملاً متفاوت است. چرا که ترکیه عملاً بخشی از بحران و درگیری سوریه بود.
مراد یتکین یکی از تحلیلگران برجسته ترکیه، در تازهترین مطلب تحلیلی خود درباره روابط آنکارا – دمشق، به این اشاره کرده که پافشاری رئیس جمهور این کشور برای عادی سازی رابطه با سوریه، به خاطر شکست در اهداف سیاسی و نظامی است.
مطلب این تحلیلگر مشهور را در ادامه با هم مرور میکنیم:
چه کسی تاوان اشتباهات اردوغان را میدهد؟
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه هنگام بازگشت از نشست ناتو خطاب به خبرنگاران حاضر در هواپیما گفت: «ما خواهان صلح با سوریه هستیم.»
از خودم پرسیدم: مگر ما در حال جنگ با سوریه بودیم؟ پاسخ چنین است: «هم آری، هم خیر». ارتش ما و ارتش ترکیه به طور مستقیم در برابر هم نجنگیدند و بنابراین چیزی به نام جنگ ترکیه و سوریه نداشتیم. ولی خوب... ترکیه به طور جدی بخشی از این ماجرا بود.
با شروع جنگ داخلی در سوریه در سال ۲۰۱۱ میلادی، هدف نخست وزیر وقت ترکیه یعنی رجب طیب اردوغان، سرنگونی دولت بشار اسد بود و این رویای اردوغان، تا همین دو سال پیش هم مداوماً به شکل رسمی توسط او بیان میشد!
اساساً برای سرنگونی کردن بشار اسد بود که جنگ نیابتی به راه افتاد و گروههای مسلح، از سوی ترکیه مورد حمایت قرار گرفتند. البته در مقطعی نیز، دولت سوریه که هنوز هم الحاق استان حاتای به خاک ترکیه را نپذیرفته بود، علیه ما از پ.ک.ک حمایت کرد. ما هم در عوض در مقابله با دولت سوریه، از گروه های نزدیک به اخوان المسلمین حمایت کردیم!
بنابراین، سخنان اردوغان که میگوید؛ «ما خواهان صلح با سوریه هستیم» معنا و معادلی دارد. به طور مداوم، بر اساس تجارب مختلف تاریخ جنگ و سیاست، در اثنای هر نبرد و درگیری، طرفی که صلح میخواهد عموماً همان طرفی است که به هدف خود نرسیده و شکست خورده است!
به عبارتی روشن، اگر اردوغان در تحقق اهداف خود پیروز بود، تا این اندازه از دعوت بشار اسد به ترکیه حرف نمیزد! به سخنان او بنگرید؛ به وضوح اعلام کرده که هم موضوع پ.ک.ک و هم مساله پناهجویان، برای آنکارا دغدغه است.
همین حوادث اخیر در شهر قیصری ترکیه و حمله به صدها پناهجوی سوری و به آتش کشیدن خانه و مغازههای آنان، نشان داد که این مساله تا چه اندازه برای ترکیه مهم است.
حالا بگذارید یک بار دیگر سوال کنم: چه کسی صورت حساب اشتباهات ما در سوریه را پرداخت خواهد کرد؟ بیتعارف باید بپذیریم که ترکیه تحت رهبری اردوغان از سال ۲۰۱۱ تاکنون نتوانسته به اهداف خود در سیاست سوریه دست یابد.
متاسفانه، سوریه از هم پاشیده شده است، تعداد افراد کشته شده توسط طرفهای درگیر به نیم میلیون نفر میرسد، میلیونها نفر از کشور فرار کردهاند، شهرها ویران شدهاند، ولی واقعیت این است که بشار اسد همچنان در قدرت است.
از میلیونها آواره و پناهجوی سوری، (طبق آمار رسمی)، ۴ میلیون نفر به ترکیه آمدند. حضور آنها یک مساله بسیار بسیار جدی است و امروز دومین مشکل بزرگ اردوغان و حزب عدالت و توسعه پس از بحران اقتصادی، همین مساله پناهجویان سوری است. ظاهراً تاکنون چیزی در حد ۴۰ میلیارد دلار برای آنها هزینه شده است.
در حوزه سیاست داخلی ترکیه نیز، شاهد این هستیم که گفت و گوی دولت آک پارتی با پ.ک.ک از طریق عبدالله اوجالان که مذاکرات صلح ۲۰۱۳ را به دنبال آورده بود، یک بار دیگر دوباره جای خود را به جنگ و درگیری داد. همچنین در آن سوی مرزهای ما، آمریکا با نهادهای اقماری پ.ک.ک ارتباط برقرار کرده و در خاک سوریه در نبرد با داعش از آنها حمایت کرد.
بگذارید شفاف بگویم، همه ما در ماجرای سوریه، تاوان اشتباهات و محاسبات غلط اردوغان و داود اوغلو را پرداخت میکنیم که ایران و روسیه را دست کم گرفتند و نتوانستند بفهمند که تحولات در چه مسیری پیش میرود.
بسیار خوب... اردوغان اکنون خواهان صلح با سوریه است، اما چه کسی صورت حساب این ۱۳ سال از دست رفته را خواهد پرداخت؟
طی روزهای اخیر، شاهد این بودهایم که پوتین و لاورتینیف از یک سو و اردوغان و هاکان فیدان از سوی دیگر، به طور مداوم درباره سوریه حرف زدهاند. اما بشار اسد، آشکارا اعلام کرده، تا نیروهایتان را بیرون نبرید خبری از گفتگو نخواهد بود.
حالا هم شاهد این هستیم که فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق اعلام کرده که آماده دیدار با رهبران دو کشور ترکیه و سوریه در بغداد است.
البته اگر اردوغان و اسد ملاقات کنند، مسلم است که همه چیز به حالت گل و بلبل درنخواهد آمد، اما ظاهراً تیم اردوغان، بر روی آن حساب باز کرده که دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز شود و پس از آن، همه نظامیان آمریکایی خاک سوریه را ترک کنند و به این ترتیب، خیال ترکیه از بابت نهادهای اقماری پ.ک.ک، آسوده شود.
در هر صورت، حل معضلات ۱۳ ساله به این آسانی میسر نیست و به قول آن ضرب المثل مشهور، با حلوا حلوا گفتن، دهان کسی شیرین نمیشود. ولی هر اتفاقی که روی دهد، سوال ما به قوت خود باقیست و هنوز هم نمیدانیم چه کسی تاوان خطاهای اردوغان را پرداخت خواهد کرد.